اوووووووووووووووووووووووف امروز که سه تا امتحان داشتیم همشو ری.....م با عرض پوزش حالا فک کن من اونارو انقدددددد بد دادم و عین خیال مبارکمم نیس تا که یکی از خودشیرینای کلاس که ایشالله خفه شه خودم چشاشو درارم لهش کنم شکمشو سفره کنم وسط حیاط رفته بود گفته بود تمناو چند نفر دیگه تقلب کردن و این حرفا خاله زنکی
منم که تقلب نکرده بودم(حالا یه نظر ورقه اینو اونو نگا کنی حلاله ها)
رفتم خودمو شدید مظلوم کردم گفتم ما کجا تقلب کجا و این حرفا ولی از اخرم این معلم نفهم نفهمید که نفهمید دیگه هرچی گفتیم بگو کدوم خری گفته گفت دنبال قاتل میگردید؟ منم گفتم نه دنبال فوضول میگردیم ... ولی اخرشم نگفت و ما با ابروهای درهم و اعصاب داغووننننن یعنی میگم داغون داغونااااااا با قیافه چپو چول و برگه های ضایع قهوه ایمون برگشتیم خونه ... اه اه اخه نمیدونم چی بهشون میرسه میرن امار میدن مثلا جایزه داره یا بهشون برچسب ستاره میدن
اخه الاغ جان ما تقلب کردیم اصن ب تو چه اخه
فقط بزارید من شنبه برم کلاس
یعنییییییی فقط بزارید برم ... خودتون تا تهشو بخونید
سلام ببخشید دقیق یادم نیست ولی فکر کنم تو وبلاگ شما بود پستی به این مضمون که وقتی خوشحالی همه راضین و وقتی نارحت میشی همه میگن تازه خود واقعی شو نشون داد و هیچکس نمیپرسه که چرا اینجوری شد فکر کنم همراه با عکسی بود
لطفا اگه پیدا کردید آدرس اون پست رو بگید چون اون متنشو لازم دارم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
نور می بارد من به یک نغمه ی ناخوانده به زیر تیرک من به یکباد نیاورده ی بوی گل و تو من به یک عطر نبوییده ی ناب خشنودم! نور می بارد آسمان آبیست زندگی جاریست.